۴۰ اعتراف حقیقی
خیلی وقته که ازت دورم یا شاید هم تو از من دوری.خیلی دلم میخواد که باهات حرف بزنم اما نمیدونم چرا نمیشه.خیلی وقته که خبر از خودم ندارم.نمیدونم کجام؟ چی کار میکنم؟ فردا چی میشه؟ تو کی هستی؟ من کی هستم؟ و هزار تا سوال بی جواب دیگر.ای کاش میتونستی بهم جواب بدی.هیچ کس نمیدونه به طرف مقابلش داره به چی فکر میکنه.به نظر من حتی پدر و مادر ها هم نمیتونن بفهمن که بچه هاشون به چی فکر میکنن.خودم امتحانش کردم.نمیدونم چی میخوام بگم.اصلا نمیدونم که واقعا چیزی میخوام بگم یا نه.نمیدونم امشب چرا اینجوری شدم.امشب هیچ چی رو نمیدونم.حتی نمیدونم که خوابم میاد یا نمیاد.نمیدونم ساعت چنده ولی اینو میدونم که نصفه شبه و من هنوز بیدارم.چقدر ما آدم ها پستیم که هر وقت کارمون گیر میکنه یادمون می افته که یکی میتونه گیر کارمون رو باز کنه.نمیدونم چرا نصفه شبی دلم خواست با تو حرف بزنم.شاید به خاطر اینه که من هم جزء همون آدمهای پست هستم.شاید این یه درد دل نباشه مثل دفعات قبل.این دفعه اومدم که عفو نامه بنویسم.پس خوب گوش کن خدای خوبم:
- منو ببخش اگه خیلی وقته ازت دورم
- اگه دلم میخواد ببینمت ولی نمیشه
- اگه دیگه توی چشمام جایی نداری
- اگه هیچ وقت نتونستم درکت کنم
- اگه خیلی وقته که توی لحظاتم پا نذاشتی
- اگه عشق تو از قلبم پاک شده
- اگه مثل قدیما دوستت ندارم
- اگه نیت قربة الی الله کارام شده قربة الی الناس
- اگه خطاهام فطرتم رو پوشونده
- اگه گناهام نمیذاره تو به من برسی یا بهتره بگم من به تو برسم
- اگه خیلی وقته غسل توبه نکردم
- اگه عهدمو با تو شکوندم
- اگه مثل مردا پای حرفام نموندم
- اگه مثل ترسوها ازت ترسیدم
- اگه آرزو هام مثل قدیما نیست
- اگه مهربونی هاتو فراموش کردم
- اگه یادم رفته چی بودم و چی شدم
- اگه برام کوچیک شدی
- اگه چیزهای دیگه برام بزرگ شد
- اگه یکی دیگه به جای تو پا گذاشت روی قلبم نه تو قلبم
- اگه دل بنده هاتو شکوندم
- اگه صفت ناپسند به برادرم دادم
- اگه بی ادب بودم
- اگه پست شدم
- اگه پشت دوستام حرفی زدم
- اگه آسمون رو ندیدم
- اگه روی زمینت تف کردم
- اگه نا مهربون بودم
- اگه شیطون رو به قلبم دعوت کردم
- اگه از هر وعده ی غذا خیلی بیشتر خوردم
- اگه آدم ها رو ندیدم
- اگه بی حجابم
- اگه نفهمیدم به کی میگن بزرگتر و به کی میگن کوچیکتر
- اگه دلم خواست و دروغ گفتم
- اگه بیشتر عمرمو خواب بودم
- اگه خیلی دیر پیدات کرم
- اگه خیلی دیر فهمیدم کی هستم البته شاید هنوز هم نفهمیده باشم
- اگه خیلی دیر یاد کارای عقب افتادم افتادم
- اگه دیگه وقتی برای جبران نمونده
- آخرش هم ببخش که با بی شرمی تموم جلوی شما وایسادم و حرف زدم
بنده ایم و خطاکار.اگه قرار بود امشب هر چی که توی دلمه رو بنویسم شاید هیچ وقت تموم نمیشد.شاید اون روزی تموم میشد که دیگه فرصتی برای نوشتن باقی نمونده
والسلام
آرزو ها ی بیداری